Sunday, August 14, 2005

يك نگاه علمي به يك غريزه طبيعي


اصول اوليه در برقراري يك رابطه سالم جنسي
▲يك نگاه علمي به يك غريزه طبيعي
اواخر ماه گذشته در تالار اصلي همايش‌هاي بيمارستان ميلاد كنفرانسي برگزار شد با اين عنوان: نرمال سكس!
مي‌شد حدس ‌زد اين بار هم پاي همايشي در ميان است كه با يك فيلم آموزشي شروع مي‌شود و با چند مقاله خشك علمي به پايان مي‌رسد اما خوشبختانه اين بار، اين‌طور نبود. دكتر مجد، روان‌پزشك و سخنران اصلي جلسه، حرف‌هايش را در زمينه <نرمال سكس> آن قدر ساده و روزمره به زبان آورد كه همه توانستند حرف‌هايش را درك كنند و با او ارتباط برقرار كنند، به نحوي كه جلسه پرسش و پاسخِ بعد از سخنراني نزديك به يك ساعت طول كشيد. آنچه در پي مي‌آيد، بخشي از صحبت‌هاي دكتر مجد، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي ايران، در اين جلسه‌است. جاي چنين همايش‌هايي و چنين آموزش هايي در كشور ما بسيار خالي است..‌يك سوال مهم:‌ ما بايد مسايل جنسي را از چه كساني ياد بگيريم؟ از پدر و مادرمان؟ دوستانمان؟‌ مگر آنها چقدر در اين زمينه تخصص دارند؟ مگر آنها اطلاعاتشان را در اين زمينه از چه كساني گرفته‌اند؟ آيا از كساني به جز پدر و مادرشان و يا دوستانشان؟ نه! من واقعا تاسف مي‌خورم كه ما متخصصان داريم در اين مملكت زندگي‌ مي‌كنيم،‌ آن‌وقت بسياري از هموطنانمان نمي‌دانند كه اين خصوصي‌ترين و مهم‌ترين اطلاعات زندگي ماديشان را بايد از كجا و چطور به دست بياورند؟ تاسف مي‌خورم كه بسياري از هموطنانمان نمي‌دانند رفتار جنسي بهنجار يعني چه؟ و افتخار مي‌كنم كه آموزگار مسايل جنسي ام.‌يادم هست كه سال 1362 به پيشنهاد امام جماعت يكي از مساجد يافت آباد در خصوص آموزش‌هاي اوليه مسايل جنسي در مسجد سخنراني كردم. آن روز، بعضي‌ها در اوايل صحبتم خيلي خشمگين به من نگاه مي‌كردند، اما در اواخر جلسه احساس كردم كه همه نگاه‌ها صميمي‌تر و همراه‌تر شده و حتي در انتهاي جلسه از من تشكر كردند و تشويقم كردند كه اين كار را ادامه بدهم. حقيقت اين است كه حتي از نظر مذهبي هم ما مكلفيم كه تمام تعاليم جنسي را قبل از ازدواج ياد بگيريم. اين حرف من نيست، حديثي است از امام صادق (ع.) تعاليم جنسي اين امام بزرگوار در احاديث پراكنده، آن‌قدر جامع و مدرن است كه مي‌شود يك مكتب آموزش مسايل جنسي را از آنها استخراج كرد. ‌گرميجات؟!‌خيالتان را راحت كنم: گردو، پسته، بادام و ساير گرميجات هيچ ارتباطي با غريزه جنسي ندارند. اگر قرار بود تمام مسايل و مشكلات جنسي با پسته و گردو حل بشود،‌ بنده و امثال بنده به جاي اين كه 27 سال مداوم درس بخوانيم و امتحان بدهيم و زحمت بكشيم،‌ مي‌رفتيم مغازه گردوفروشي باز مي‌كرديم!‌خيالتان را از مسئله مهم‌تري هم راحت كنم:‌ مسئله ارتباط زناشويي، ربط چنداني به دستگاه تناسلي هم ندارد. نظام جنسي ما توسط مركزي در مغزمان كنترل مي‌شود و همين مركز است كه تمام سيستم‌هاي تناسلي را به حركت درمي‌آورد. محل اين مركز در مغز مياني و در سيستم ليمبيك است. لابد تجربه كرده‌ايد كه همه‌مان وقتي كه افسرده‌ايم يا وقتي اضطراب داريم و يا وقتي كه عصباني هستيم، ديگر ميل جنسي نداريم. چرا؟ چون فرمانِ ميل و ارتباط جنسي بايد از بالا صادر شود، از مغز. و طبيعتا اين فرمان در حالت افسردگي، اضطراب و عصبانيت صادر نمي‌شود. ‌بعد از مغز، همه چيز در كنترل هورمون‌ها و غدد مترشحه داخلي است: هيپوفيز، هيپوتالاموس، تيروييد، آدرنال، بيضه و تخمدان. هر كدام از اينها كه نام بردم، اگر مشكلي پيدا كنند، ما در مسايل جنسي‌مان به مشكل خواهيم خورد. بعد از هورمون‌ها، نوبت به ژنتيك مي‌رسد. يعني اشكالات ژنتيكي هم مي‌تواند منجر به اشكالات جنسي شود. آنچه بعد از ژنتيك اهميت دارد، سيستم خوني بدن است. اگر كم‌خوني داشته باشيم يا اگر دچار تالاسمي باشيم، در روابط جنسي‌مان مشكل خواهيم داشت. بيماري‌هاي عفوني مثل سل و بيماريهايي نظير ديابت هم مي‌توانند ارتباط جنسي‌مان را دچار اختلال كنند. اگر دقت كرده باشيد، مي‌بينيد كه تا اين جاي كار، هيچ اسمي از دستگاه تناسلي به ميان نياورده‌ام چون اهميت آنها در روابط زناشويي خيلي كمتر از آن چيزي است كه عموم مردم تصور مي‌كنند. حقيقت اين است كه آلت جنسي براي برقراري يك ارتباط جنسي سالم در رديف ششم اهميت قرار دارد. ‌احساسات مثبتبراي يك ارتباط زناشويي سالم و بهنجار، آموزش مسايل جنسي قدم اول است اما قدم دوم، داشتن احساسات و عواطف مثبت نسبت به همسر است. بايد همسرتان را صميمانه دوست داشته باشيد. معالجه احساسات منفي البته كار آساني نيست. من سال‌هاست كه مشاور ازدواجم و گه‌گاه با خودم فكر مي‌كنم كه اي‌كاش ما زوج‌هاي ايراني 15 يا 20 سال با هم نامزد بمانيم و فقط يك سال ازدواج كنيم! چراكه به وفور ديده‌ام كه بلافاصله پس از آن امضاي كذايي، خيلي چيزها به هم مي‌ريزد. به هر حال، اگر زن و شوهر نسبت به هم احساس مثبتي نداشته باشند در روابط زناشوييشان مشكل خواهند داشت. ‌بيشتر مردان، طالب زناني هستند كه قابليت‌هايشان را تاييد كنند و قبولشان داشته باشند. توصيه من به تمام خانم‌ها اين است كه از تاييد همسرتان غافل نشويد و به قول معروف، تحويلش بگيريد. اين كار براي همسرتان هم تاثيرات مثبت جسمي در پي دارد، هم تاثيرات مثبت روحي. ‌اتاق خواباتاق خوابي كه قرار است ارتباط جنسي در آن صورت بگيرد، نقش مهمي در سلامت اين ارتباط ايفا مي‌كند. در اتاق خوابي كه آدم به اضطراب مي‌افتد، نمي‌شود يك ارتباط جنسي سالم و آرامش بخش داشت. محيط مورد نظر بايد از هر حيث كاملا امن باشد. اضطراب شايع‌ترين عاملي است كه در سيستم‌هاي گيرنده مغزي اختلال ايجاد مي‌كند. ‌نكات ديگري را هم بايد در ساخت و تزيين اتاق خواب مد نظر قرار داد. از جمله اين‌كه: رنگ اتاق خواب بايد حتما روشن باشد، نور اتاق بايد كافي باشد، آينه بايد حتما وجود داشته باشد و بهتر است كه يك موزيك ملايم و بدون كلام هم گوش‌تان را نوازش بدهد چرا كه در اين شرايط، مغزتان براي يك ارتباط جنسي سالم، آماده‌تر مي‌شود. ‌بدآموزي‌هاي جنسيآموخته‌هاي غلط و غيرعلمي را بايد از ذهنمان بيرون بريزيم. خيلي از دختران ما اين حرف غلط را از بزرگترهايشان شنيده‌اند كه مردها پس از رابطه زناشويي نسبت به همسرشان سرد مي‌شوند يا از آنها دوري مي‌كنند و امثال اين حرف‌ها. اين مسئله، بسيار شايع و مهم است. من دختران زيادي را ويزيت كرده‌ام كه به خاطر همين آموزش نادرست، هنگام اولين آميزش جنسي با همسرشان، آنقدر خودشان را منقبض كرده‌اند و به خودشان فشار آورده‌اند كه دچار <واژينيسموس> شده‌اند.‌تصورات نادرست مردان هم در خصوص مسايل جنسي، خيلي رايج و البته تاثيرگذار است. بسياري از مردان انتظار دارند كه در اولين ارتباط جنسي با همسر‌شان، پرده ضخيمي را به عنوان پرده بكارت به چشم خودشان ببينند! و يا انتظار دارند كه در اولين ارتباط جنسي‌ با همسرشان، خونريزي شديدي را شاهد باشند. اما حقيقت اين است كه پرده بكارت درست مثل مخاط لب، نازك و ظريف است و آن خون هم كه شنيده‌ايد- اگر وجود داشته باشد - چند قطره بيشتر نيست. خلاصه اين كه تصورات نادرست و آموزش‌هاي غلط در اين خصوص فراوانند و تاثيرات ذهني نامطلوبي به بار مي‌آورند. ‌بهداشت جنسي‌زن و شوهر قبل از تماس جنسي بايد يك دوش كامل بگيرند و خودشان را خوشبو كنند. استفاده از صابون خوشبو كننده به همين دليل اهميت دارد. موهاي زايد تناسلي بايد حتما تراشيده شود و سيستم‌هاي تناسلي را هم بايد حتما شستشو داد، ترجيحا با 200 سي سي آب ولرم و يك قاشق ساولن مايع.پس از رعايت بهداشت، نوبت به آرايش مي‌رسد، آن هم يك آرايش كامل. اين فرهنگ، حتي از نظر علمي هم، صحيح نيست است كه خانم‌ها بيرون از منزل آرايش داشته باشند اما درون منزل و در مقابل همسرشان تصور كنند كه از اين كار بي‌نيازند. توصيه مي‌كنم كه زن و شوهر، عطر و اودكلنشان را هم زود به زود عوض كنند. اصلا خوب نيست كه آدم براي يك مدت طولاني، مثلا سي سال، فقط از يك نوع خوشبوكننده استفاده كند. شايد همسرتان با عطر و اودكلن تازه‌تان ارتباط بهتري برقرار كند. بعد از رعايت تمام اين مراحل، مغازله و معاشقه آغاز مي‌شود. ‌مراحل اوليهمغازله با بوسيدن شروع مي‌شود، بنابراين تميز بودن لب و دهان و دندان مهم است. قبل از معاشقه، از چيزهايي مثل سيگار كه نفستان را بدبو مي‌كند، حتما پرهيز كنيد. ترجيحا چيزهايي بخوريد كه نفستان را خوشبو كند. بوسه معولا با لمس همراه است و منظور از لمس، تماس نرم پوست با پوست است، همان طور كه يك مادر كودكش را نوازش مي‌كند. لمس بايد روي صورت، گردن، موها، تنه و . . . و به ملايمت انجام بگيرد. اين لمس را خانم‌ها خيلي دوست دارند و بسياري از خانم‌ها هم طي همين مرحله، ‌ارضا مي‌شوند. متخصصان توصيه مي‌كنند كه شوهر از همسرش سوال كند كه مايل است كدام قسمت از بدنش مورد لمس قرار بگيرد. در حديثي از امام صادق (ع) هم نقل شده است كه زنان در روزهاي مختلف ماه، دوست دارند كه قسمت‌هاي مختلفي از بدن‌شان مورد لمس قرار بگيرد. اين حرف با توجه به تغييرات هورموني خانم‌ها در طي ماه كاملا قابل توجيه و تفسير علمي است. ‌مراحل آخربعد از اين مقدمات، زن براي مقاربت آمادگي كامل پيدا مي‌كند. سيستم كلي مقاربت به شكل قطع و وصل است كه منجر مي‌شود انبساط عضلاني مناسبي در مجاري تناسلي خانم‌ها به وجود بيايد. حركات جنسي بايد به شكل توامان توسط مرد و زن صورت بگيرد و هيچكدام از طرفين هم نبايد منفعلانه عمل كنند. مردان از نظر فيزيولوژيك خيلي زودتر از زنان ارضا مي‌شوند. ‌خروج ترشحات از سيستم تناسلي مرد به معناي ارضاي جنسي است اما در زنان معمولا سيستم تناسلي در طي يك تماس جنسي كاملا مرطوب است چون غدد ويژه‌اي، نرم و مرطوب كردن مجرا را به عهده دارند. در طي مقاربت، از رد و بدل كردن كلمات عاشقانه و محبت‌آميز هم غفلت نكنيد و بعد از آن نيز از ابراز محبت به همسرتان غافل نشويد. مبادا يكي از طرفين دچار اين توهم شود كه همسرش او را فقط براي رابطه زناشويي مي‌خواهد و بس. اين تصور، تصور زجرآور و آزاردهنده‌اي است

Wednesday, August 10, 2005

ويکی‌پديا و سوسياليزم

و اینبار ویکی پدیا از زبان شبح
تعريف انسان در جوامع‌ طبقاتی و به‌خصوص شاخص‌ترين اين جوامع يعنی جامعه‌ی سرمايه‌داری تعريفی معوج و
متناقض است. طبق تعريفی که از انسان ارائه می‌شود. انسان گرگ انسان است و هر انسان به خود ختم می‌شود. خودمحوری و خودخواهی اساس اين نظام را تشکيل می‌دهد و از سوی ديگر خود اين "خود" از "خودش" بيگانه می‌شود. در واقع در اين نظام‌ها "جمع" و "جامعه" و انسان به عنوان "نوع" فراموش می‌شود و "فرديت" جای همه چيز را می‌گيرد و سپس اين "فرديت" بی‌گانه شده از "نوع" و "جامعه‌ی انسانی" از خودش هم بی‌گانه می‌شود. همه چيز را می‌دهم تا خودم را به دست آورم، خودم را می‌دهم تا همه چيز را به دست آورم. اين تراژدی زنده‌گی در جامعه‌ی سرمايه‌داری است. در جامعه سرمايه‌داری همه چيز "کالا" می‌شود و تمام کالاها به يک "کالا" ترجمه می‌شود: "پول"تو به عنوان "موجود" هر نيازی که داشته باشی بايد نيازت را به "پول" تاويل کنی و وقتی "پول" داشتی تازه "نياز"های‌ات شکل می‌گيرد. "خود" را می‌فروشی تا "پول" به دست بياوری اما تمام پول‌های جهان را که بدهی نمی‌توانی "خود" را بازخريد کنی. بدون "فروش خود" و بدون "رقابت" برای "فروش خود" جامعه سرمايه‌داری وجود نخواهد داشت و به همين دليل است که اين باور نادرست شکل گرفته است که گويا بدون اين "خودفروشی" و "رقابت" هيچ جامعه‌یی وجود نخواهد داشت. اين که اين باور نادرست است موضوع بحث من نيست مسئله‌ی من اين است که "انسان" می‌تواند تعريف ديگری داشته باشد. در اين تعريف "انسان‌ها" گرگ يک ديگر نيستند و "رقابت" ديگر به مفهوم رقابت برای تنگ کردن فضای ديگری و گسترش فضای حياتی "خود" نيست. اين جمله‌ی رايج در نظام سرمايه‌داری که "اين مسئله‌ی "تو" ست" محو می‌شود. مسئله‌ی "من" مسئله‌ی تمام "انسان‌ها"ست و مسئله‌ی تمام انسان‌ها" مسئله‌ی "من"! ديگر "هر چقدر پول داشته باشی آش نمی‌خوری" هر چقدر نياز داشته باشی آش خواهی خورد. "جامعه انسانی" از قانون "ظروف مرتبط" پيروی خواهد کرد. تا آخرين ظرف خالی است هيچ ظرفی پرنمی‌شود. خوشبختی امری فردی و رابينسون کروزوئی نيست...وقتی جامعه سوسياليستی که در آن تضاد "انسان" به عنوان "فرد" با "انسان" به عنوان "نوع" حل شده است و فرد و جامعه يکی هستند نه دو مقوله‌ی جدا مطرح می‌شود زبان دراز، ناانسان‌هايی که با همان تعريف "انسان گرگ انسان است" به جامعه انسانی نگاه می‌کنند، به ياری چشم تنگ‌شان می‌آيد که "مگر ممکن است. اگر رقابت نباشد... اگر آدم‌ها برای پول بيشتر و درنتيجه رفاه بيشتر کار نکنند ديگر کسی کار نمی‌کند هرج‌ومرج می‌شود اگر انسان‌ها رها شوند هم‌ديگر را می‌درند.." چون خوش‌بختی و برخورداری نسبی است درواقع آنان‌ها تلاش نمی‌کنند تا بهره‌مندتر شوند تلاش می‌کنند تا از ديگران بهره‌مندتر باشند و در اين مسابقه‌ی جنون‌آسا تا پای‌گور می‌دوند بدون آن که به خود نهيب بزنند:"آهای به کجا چنين شتابان!؟"همه‌ی اين‌ها را گفتم تا بگويم "ويکی‌پديا" فرهنگ‌نامه‌یی است که با تعريف سوسياليستی از "انسان" شکل گرفته است. اين دايره‌المعارف توسط کسانی که "کار" را فقط به خاطر "کار" و فعاليت انسانی را به دليل "انسان" بودن‌شان دوست دارند به وحود آمده است. شما می‌توانيد در اين فرهنگ‌نامه، ماده‌ی جديدی را به‌وجود بياوريد يا موضوع نوشته شده توسط ديگران را ويرايش کنيد. هيچ ترتيب و آدابی مگر ترتيب و آداب عام انسانی وجود ندارد. کافی است آدم باشيد تا بتوانيد در اين فرهنگ‌نامه مطلب بنويسيد، مطالب ديگران را ويرايش کنيد و يا صرفا با خواندن موضوعات متنوع از آن بهره‌مند شويد.ويکی‌پديا در بيشتر زبان‌های رايج دنيا فعال است و زبان فارسی هم دارد جای خود را باز می‌کند. اکنون در زبان انکليسی نزديک 500 هزار عنوان و مطلب و مقاله وجود دارد که تماما توسط داوطلبين با نام يا حتا بی‌نام بدون دريافت کمترين وجهی تهيه شده است. در زبان فارسی تا کنون حدود 5 هزار عنوان و مطلب و مقاله درج شده است.پيشنهاد می‌کنم همين الان به ویکی‌پدیا:راهنما مراجعه کنيد و با چم و خم نوشتن و خواندن و ويرايش کردن در ويکی‌پديای فارسی آشنا بشويد. قبل از اين که دست‌به‌کار نوشتن شويد پيشنهاد می‌کنم در "گودال ماسه‌بازی" تمرين کنيد. کار کردن با ويکی‌پديا بسيار ساده است اگر چند مطلب نوشته شده را ويرايش کنيد موضوع دست‌تان می‌آيد فقط مراقب باشيد که خراب کاری نکنيد.چند پيشنهاد:1- چون نحوی نوشتن کلمات با خط موجود فارسی متفاوت است پيشنهاد می‌کنم قبل از ايجاد ماده‌ی جديد مطمئن شويد که آن ماده وجود ندارد تا از دوباره کاری پرهيز کنيد.2- ماسه‌بازی را قبل از ساختمان‌سازی تمرين کنيد.3- برای خود نام مشخص کاربری درست کنيد اينجوری ‌پيگيری کار براتون ساده‌تر می‌شه.4- قبل از ذخيره کردن هر مطلب نخست "پيش‌‌نمايش" را انتخاب کنيد تا از حاصل کار مطمئن شويد.5- قبل از اين که دست‌به‌کار نوشتن شويد چند صفحه را بياوريد و روی دکمه‌ی "اين صفحه را ويرايش کنيد" بزنيد و با چم‌وخم کار آشنا بشويد اما حواستان باشد که دکمه‌ی ذخيره را نزنيد و حاصل کار ديگران را خراب نکنيد.6- برای ديدن آخرين مطلب نوشته شده يا ويرايش شده روی "آخرين تغييرات" بزنيد.7- حتما منابع را ذکر کنيد.8- بر شهوت ويران‌گری خود غلبه کنيد و به فکر ساختن و اصلاح‌کردن باشيد نه نابود کردن. خلاصه اين که انسان باشيد. انسان سوسياليستی عاشق انسانيت.چند تا کارهای من:هنوز يک هفته نشده است که به‌طور جدی با ويکی‌پديا کار می‌کنم و برای خودم نام کاربری درست کردم در اين يک هفته چند مقاله و مطلب نوشتم که برای نمونه لينک بعضی‌ها را اينجا ميارم.غياث‌‌الدين جمشيد کاشانی
ایرن ژولیو کوری
فردریک ژوليو کوری
کتاب‌های ترجمه شده‌ی مارکس به فارسی
جيمز چدويک
مدل اتمی لنارت
کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران پن‌لاگ

Sunday, August 07, 2005

روز خبرنگار مبارک

Thursday, August 04, 2005

ویکی چیست و چرا برای دموکراسی مفید است

فرض کنید یک روز خواب بلند شوید و ببینید که می‌ةوانید محتویات هر وب‌سایتی را که می‌‌خواهید هر جور خواستید عوض کنید. مثلا بروید به سایت احمدی‌نژاد و پنج، شش دکترای دیگر برایش بتراشید. یا اینکه در سایت خاتمی عکس ادیت‌شده‌اش را بدون ریش و عبا و عمامه و با کراوات در صفحّ‌ی اولش بگذارید. کیف دارد، نه؟
ولی باید بگویم که متاسفانه یا خوشبختانه لازم نیست فرض کنید. چنین امکانی همین الان هم وجود دارد؛ از راه تکنولوژی تازه‌ای به نام ویکی یا Wiki که امکان ویرایش هر صفحه‌ی وب را به هر کاربری می‌دهد
ولی بر خلاف تصور همه، مردم تا حالا خیلی خوب از ویکی استفاده کرده‌اند. مشهورترین نمونه‌ی آن یک دانشنامه است با نام
ویکی‌پیدیا که چهار سال پیش از یک صفحه‌ی خالی شروع کرد و الان با بیش از یک و نیم میلیون مقاله به بیش از دویست زبان (از جمله فارسی) یکی از بزرگترین مجموعه‌های دانش بشری را جمع‌آوری کرده است. یا مثلا وب‌سایت ویکی‌تراول یا ویکی سفر که با همین ایده دارد سعی می‌کند بزرگترین راهنمای سفر دنیا را گردآورد. یا برای مثال ویکی‌نیوز که تازه راه افتاده و سعی می‌کند اخبار را به کمک کاربران اینترنت جمع کندفلسفه‌ی پشت ویکی خیلی ساده است: خواننده از نویسنده بیشتر می‌داند و اگر بتوان به شکلی به همه‌ی خوانندگان امکانی مساوی داد که هر وقت خواستند تبدبه آسانی تبدیل به نویسنده شوند می‌توان متن‌هایی تولید کرد که کمترین اشکال را داشته باشند. در عین حال، به ازای هر خراب‌کار دهها نفر آدم درست‌کار هست که می‌توانند بلافاصله پس از خراب‌کاری آن را به حالت اول برگردانند
اما ویکی پتانسیل‌هایی فراتر از این هم دارد که کمتر کسی تا حالا از آن بهره برده است. بخصوص از نظر سیاسی، چون شرایط برابر و دموکراتیکی برای تولید یک متن ایجاد می‌کند. برای مثال فرض کنید قرار شود جمعی نامه‌ای دسته‌جمعی به یکی از مقامات بنویسند، طوری که همه با متن آن موافق باشند. ویکی این امکان را به آنها می‌دهد که بعد از چند روز نامه را با تغییراتی که بطور دسته‌جمعی در آن داده‌اند آماده کنند. به بیان دیگر نتیجه‌ی کار بعد از مدتی چیزی است که اتقریبا تمام جمع با آن موافق است، چون در غیر این صورت مخالفان می‌توانستند آن را باز هم تغییر بدهند
ویکی با قدرتی که در ایجاد وفاق دارد می‌تواند بسیار در مسایل سیاسی، حقوقی و اجتماعی کاربرد داشته باشد. برای مثال فرض کنید که یک حزب اساس‌نامه‌اش را به این وسیله بنویسد. یا تحریریه‌ی یک مجله آیین نگارش خود را به این شکل تنظیم کند. و یا اینکه روزنامه‌ای سرمقاله‌اش را با ویکی و به کمک خوانندگانش بنویسد، جوری که روزنامه‌ی لوس‌آنجلس‌تایمز با تازگی شروع کرده استاما برای من هیجان‌انگیزترین استفاده‌ای که از ویکی می‌توان کرد بزرگ‌تر از این حرف‌هایست: تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
برای این کار من متن قانون فعلی را در یک صفحه‌ی ویکی گذاشته‌ام و آن را آماده کرده‌ام تا همه بریزیم سرش و شروع کنیم به درست کردن قانون اساسی ایده‌آل‌مان برای آینده‌ی آرمانی‌ای که برای ایران می‌شناسیم
فقط چند نکته‌ی مهم هست که باید آن را قبل از شروع به کار در نظر بگیرید:- حتما قبل از آغاز ویرایش در سایت ثبت نام کنید تا ویرایش‌هایتان به نام خودتان ثبت شود.- قبل از شروع به کار روی قانون اساسی باید حتما با شیوه‌ی کار کردن با ویکی آشنا شوید. بهترین راه این کار آن است که کمی در گودال ماسه‌ای (اسم بامزه‌ای برایش گذاشته‌اند) تمرین یا اصطلاحا خاک‌بازی کنید تا کار با ویکی دستتان بیاید.- بحث‌ها و اظهارنظرهایتان را درباره‌ی تغییراتی را که دیگران داده‌اند یا خودتان می‌دهید، تنها در صفحه‌ی گفتگو بنویسید. آن هم بطور مجزا و بر اساس هر اصل قانون
به نتیجه رسیدن این پروژه شاید ماه‌ها طول بکشد، ولی چیزی که در نهایت از آن درخواهد آمد قانون اساسی‌ای است که هزاران نفر (در واقع به هر تعداد که در آن شرکت کرده‌اند) از خواستگاه‌های فکری گوناگون روی آن به توافق رسیده‌اند. پس چه بهتر که تعداد زیادتری در آن شرکت کنند. درباره‌اش بنویسید
www.i.hoder.com